بیات قبیله ترک از قبایل بیست و دوگانه اغز یاغز پراکنده در ایران افغانستان ترکمنستان ازبکستان جمهوری آذربایجان ارمنستان ترکیه سوریه و عراق . واژه بیات که به صورت بایات هم ضبط شده به معنای بادولت و پرنعمت است . اصل این قبیله در نسبنامه‌های افسانه‌ای ترکان به «بای آت » پسر دوم گون خان پسر اغوزخان می‌رسد ۱ قبیله بیات همچون سایر قبایل بزرگ ترک علامتی مخصوص داشته که شکل آن در منابع متفاوت است۲ در قرون ششم و هفتم یک طایفه بزرگ ترک به نام «بیاووت » در صحرای خوارزم می زیستند که ظاهرا از طوایف یمک یا کیمک بودند (نسوی ص ۳۸ ۳۲۹). به سبب انتساب ترکان خاتون مادر سلطان محمد خوارزمشاه و انتساب مادر ازلغ (اوزلاغ )شاه ولیعهد سلطان محمد به طایفه بیات امرای این طایفه در دربار خوارزمشاه صاحب نفوذ و قدرت شدند چنانکه قتلغ خان ] بیاووتی [ در رقابتی که بر سر جانشینی سلطان محمد خوارزمشاه پیش آمده بود به جانبداری ازلغ شاه قصد جان سلطان جلال الدین خوارزمشاه را کرد (همان ص ۸۵ ابن خلدون ج ۴ ص ۷۵۴ اقبال آشتیانی ص ۴۴). با این حال نمی‌توان قاطعانه بیات را با بیاووت و بایاوت یکی دانست . مجتبی مینوی در تعلیقات خود بر سیرت جلال الدین مینکبرنی (ص ۳۲۹ـ۳۳۰) تنها به طرح این سؤال قناعت کرده که آیا ارتباطی بین بیات و بیاووت هست یا نه . بعضی از پژوهشگران در سالهای اخیر تصریح کرده اند که «بایاوت »ها نه از قبایل مغول که همان بیاتهای ترک اند (قفس اوغلی ص ۱۶۵ پانویس ۲۱).تاریخ

ورود قبیله بیات به فلات ایران چندان روشن نیست اما از برخی منابع تاریخی برمی آید که این مردم ظاهرا در اوایل قرن پنجم و مقارن حملات غزان و سلجوقیان در فلات ایران پراکنده شده و در مسیر کوچ نظامی خود تا صحرای شام و سواحل مدیترانه پیش رفته اند. در این پیشرویهای پرماجرا گروههایی از این قبیله بتدریج در بعضی نواحی خراسان بزرگ عراق عجم کردستان و لرستان استقرار یافتند. چنانکه خبر انتصاب امیرسنقر بیاتی (مقتول ۵۱۱) به نیابت حکومت بصره از جانب امیر آق سنقر بخاری اقطاع دار این ولایت از سابقه دراز حضور بیاتها در ایران و عراق عرب حکایت می‌کند (ابن خلدون ج ۴ ص ۹۳). استقرار قبیله بیات در بعضی نواحی غربی ایران پس از چندی به تشکیل دولت محلی کوچکی در اراضی میان لرستان کوچک و عراق عرب انجامید اما خصومت حاکمان بیات و اتابکان لر سرانجام به انقراض حکومت بیات منجر شد و اتابک شجاع الدین خورشید شاه حاکم لرستان که از دست اندازیهای مکرر ترکان بیات به متصرفات خویش خشمگین بود بر سر آنان تاخت . در نتیجه آخرین حاکم بیات هزیمت یافت و قلمرو او که به ولایت بیات مشهور بود به تصرف سپاه خورشیدشاه درآمد (حمدالله مستوفی ۱۳۶۲ش الف ص ۵۵۳ معین الدین نطنزی ص ۵۴ ـ ۵۵ بدلیسی ص ۶۰). نام ولایت بیات در قرون بعد نیز در منابع دیده می‌شود. عطاملک جوینی در نیمه دوم قرن هفتم در گزارش کوتاهی راجع به اشتغالات دیوانی خود در تاریخ جهانگشای از برانداختن باجهای قدیم بلاد تستر و بیات سخن گفته است (ج ۱ ص ۲۵). نام ولایت بیات در اواخر قرن هشتم در ردیف نامهای ولایات معتبری چون بغداد عراق عرب خوزستان و لرستان قرار گرفت (شمس منشی ج ۲ ص ۱۷۰ـ۱۷۱). در قرون بعد نام این ولایت بر حوزه محدودی اطلاق می‌شد که مشهورترین ناحیه آن قلعه بیات بر سر راه دزفول و عراق عرب بود (نویدی ص ۱۰۱). نادرشاه هنگامی که از عراق عرب به سوی خوزستان می‌رفت تا شورش محمدخان بلوچ را سرکوب کند بر سر راه خود در این قلعه توقف کرد (استرآبادی ص ۲۲۳). ویرانه این قلعه امروزه در کشور عراق برجاست (لسترنج ص ۶۹ـ۷۰).

مشیرالدوله تبریزی (متوفی ۱۲۷۹) در شرح مأموریتش برای تشخیص و تعیین مرزهای ایران و عثمانی «قریه بیات » را از توابع پشتکوه لرستان دانسته و از پراکندگی بیاتها در توابع شوشتر و دزفول خبر داده است (ص ۱۰۲).

میدان فعالیت سیاسی طوایف بیات در تاریخ ایران محدود به پشتکوه لرستان نبود گروههایی از اینان در جنگهای شیخ ابواسحاق اینجو (متوفی ۷۵۸) و امیر مبارزالدین محمد مظفری (ح ۷۰۰ـ ۷۶۵) شرکت داشتند (وزیری کرمانی ص ۳۸۴ـ۳۸۵). در حکومت زندیه نیز بیاتها صاحب نفوذ بودند و مهر علی خان بیات اسلاملو از جمله بزرگان شیراز در زمان کریم خان زند و علی مرادخان زند بود (غفاری کاشانی ص ۱۶۵ ۱۸۸ ۱۹۱ ۴۷۶). بیاتهای شیراز که تا اوایل قرن چهاردهم در یکی از گذرهای محله اسحاق بیگ به خریدوفروش اسب اشتغال داشتند احتمالا بازماندگان طوایف چادرنشین بیات فارس بودند که بتدریج از شیوه زندگی پدران خود دست کشیده و یکجانشین شده بودند (فسائی ج ۲ ص ۹۱۹).

جمعی از بیاتها که در پایان مهاجرت طولانی خود به آناطولی و شام رسیده بودند در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم به قره عثمان فرمانروای آق قوینلوها پیوستند و ظاهرا در جنگ وی با امیر چکم والی شام شرکت کردند (طهرانی ص ۶۰ ۶۴ ۶۵ روملو ج ۱۱ ص ۲۷ـ۳۰). پس از انقراض سلسله آق قوینلو بسیاری از طوایف تشکیل دهنده آن اتحادیه از جمله طایفه بیات به دولت صفوی پیوستند ( تاریخ قزلباشان ص ۸ ۲۱ـ۲۹ هینتس ص ۹۶). احتمالا بسیاری از طوایف خاک آناطولی را ترک گفته و به ایران آمده اند اما آثار آنان هنوز در بعضی روستاهای آناطولی و شام برقرار است ( ایرانیکا ذیل ماده ). این گروه از طوایف بیات را بعدها قره بیات نامیدند تا از بیاتهایی که از قبل در ایران می زیستند متمایز شوند. بر همین اساس طوایف بیات ایران را آق بیات یا بیات مطلق می خواندند (قائم مقام ص ۴۰۳ـ۴۰۴). ظاهرا تیره شام بیاتی از تیره‌های تشکیل دهنده ایل قاجار (خورموجی ص ۳) و از بیاتهای شام یا قره بیاتها بوده که پس از استقرار در آذربایجان به طوایف قاجار پیوسته است . بزرگان این طایفه از جمله امرای دربار فتحعلی شاه به شمار می‌آمدند (قائم مقام همانجا).

پیش از تشکیل دولت صفویه چندین طایفه چادرنشین ترک و مغول در دشتهای قزوین و ری و شهریار به سر می‌بردند (فریومدی ص ۳۴۴ اولیاءالله ص ۱۹۲ـ۱۹۴ مرعشی ص ۴۴). هر چند نام طوایف بیات در منابع اخیر نیامده است اما به نظر می‌رسد که این طوایف پیش از دولت صفوی در قسمتهایی از لرستان و عراق عجم سکونت داشته اند. این احتمال از آنجا تقویت می‌شود که شاه اسماعیل اول (حک : ۹۰۵ـ۹۳۰) در همان سالهای نخست سلطنت خود پس از آنکه آزربایجان و شیروان را از تصرف دولت عثمانی خارج کرد و آن نواحی را تحت حکومت خود درآورد جمعی از این طوایف را از عراق ] عجم [ به شابران و دربند تبعید کرد (باکیخانوف ص ۹۳). بعدها بزرگان این طوایف با دربار روسیه پیوند یافتند و در جلب حمایت روسها کوشیدند (همان ص ۱۶۵)

روء سا ی طوایف بیات عراق عجم که ظاهرا بزرگترین گروه از طوایف بیات مطلق یا آق بیات به شمار می‌آمدند در سالهای سلطنت شاه طهماسب اول (۹۳۰ـ۹۸۴) از جمله بزرگان دولت صفوی محسوب می‌شدند. سلیمان بیگ و برادرش حسن بیگ یوزباشی قورچیان بیات پیش از اینکه به سبب رفاقت با اسماعیل میرزا پسر شاه طهماسب اول مغضوب شوند از امرای بزرگ و مقرب شاه صفوی بودند (نویدی ص ۱۱۱ تاریخ قزلباشان ص ۲۴). حتی صدماتی که شاه صفوی بر این طوایف وارد آورد مانع از اطاعت و خدمتگزاری آنان نشد. هنگامی که القاص میرزا برادر شورشی شاه طهماسب با حمایت سلیمان قانونی پادشاه عثمانی از عراق عرب تا قم پیش آمد جمعی از طوایف بیات عراق عجم که در حدود قم می زیستند به مقابله با القاص میرزا شتافتند. جنگجویان این طایفه در جنگ مغلوب و به دستور القاص میرزا کلیه اسرای طایفه بیات اعدام شدند ( عالم آرای شاه طهماسب ص ۱۰۹). طوایف بیات عراق عجم همچنین مدتی در ملازمت و خدمتگزاری سلطان مصطفی میرزا پسر شاه طهماسب بودند. سلطان مصطفی میرزا که از دوستداران سلطنت برادر خود سلطان حیدر میرزا بود پس از قتل برادر به دست هواداران اسماعیل میرزا برادر دیگر خود به امیدنجات به میان طایفه بیات گریخت . حاجی اویس بیگ بیات حاکم طایفه که در ظاهر پذیرای شاهزاده متواری شده بود بازداشت محترمانه او را به قزوین اطلاع داد و پس از ورود شاه اسماعیل دوم (حک : ۹۸۴ـ ۹۸۵) به قزوین او را به حضور شاه رسانید (اسکندرمنشی ص ۱۴۳ منجم یزدی ص ۲۹ـ۳۰ حسینی استرآبادی ص ۵۵). در اوایل سلطنت شاه عباس اول (۹۹۵ـ ۱۰۳۷) که حکومت قلمرو علیشکر ـ همدان ـ به محمد باقر میرزا پسر خردسال شاه عباس تفویض شد اغورلو سلطان بیات حاکم طایفه بیات و نواحی کزاز و کرهرود به نیابت از او به حکومت همدان رفت . اما شاهوردی خان لر حاکم لرستان کوچک که از مدتها قبل قصد تصرف بعضی مناطق تابعه همدان را داشت قلت یاران اغورلوسلطان را مغتنم شمرد و به بروجرد مقر او حمله برد. در این جنگ اغورلو سلطان کشته شد و لشکریان بیات متفرق شدند. تا اینکه شاه عباس خود به جنگ شاهوردی خان رفت و پس از شکست دادن او متوجه ایل بیات شد و کلیه مناصب موروثی اغورلو سلطان را به برادر او شاهقلی سلطان بیات تفویض کرد. وی که از تأخیر ایل بیات در امداد به اغورلو سلطان خشمگین بود به خواهش شاهقلی سلطان از مجازات ایل بیات درگذشت و پس از دریافت سه هزار تومان پول و سه هزار کره اسب بیاتی نژاد که همواره مورد توجه قزلباشان بود به قزوین بازگشت (اسکندرمنشی ص ۳۵۲ـ۳۵۳ بدلیسی ص ۸۱ـ۸۲ تاریخ قزلباشان همانجا).

گروهی از طوایف بیات دو قرن بعد به آقامحمدخان قاجار (حک : ۱۲۱۰ـ۱۲۱۱) پیوستند و سرانشان در زمره بزرگان دربار قاجار درآمدند (سپهر ص ۲۶ وکیلی طباطبائی تبریزی ص ۳۷۳). یکی از مشهورترین بزرگان این طایفه که در عهد ناصرالدین شاه (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) می زیست علینقی خان بیات ملقب به نظام لشکر و صمصام الملک است که از مالکان بزرگ ایران و سرکرده یکی از افواج نظامی آن روزگار بود. فرزندانش به نامهای ذوالفقارخان (صمصام الملک ) و عباسقلی خان (سهم الملک ) همانند پدرشان از بزرگان آن سامان به شمار می‌آمدند (اعتمادالسلطنه ۱۳۶۷ ش ج ۲ ص ۱۶۱۵ وکیلی طباطبائی تبریزی ص ۳۸۸ ۴۵۳). مرتضی قلی خان بیات * ملقب به سهام السلطان که بارها به وکالت مجلس شورای ملی و یکی دو بار به وزارت و صدارت رسید پسر عباسقلی خان است (بامداد ج ۴ ص ۶۹). امروزه تمامی طوایف بیات عراق عجم در محال کزاز و کرهرود و بعضی دیگر از روستاهای اراک سکونت دارند و به زراعت و دامداری روزگار می‌گذرانند (وکیلی طباطبائی تبریزی ص ۳۸۸). گروهی دیگر از طوایف بیات که در ماکو به سر می‌برند از اواخر سلطنت شاه عباس اول در این سامان استقرار یافته اند (اسکندرمنشی ص ۷۹۳ فرامین فارسی ماتناداران ج ۲ ص ۵۰۷) و یا اینکه در اوایل سلطنت شاه عباس دوم (۱۰۵۲ـ۱۰۷۷) از ایروان به ماکو آمده اند. ریاست این مردم با مصطفی بیگ بیات جد حکام موروثی ماکو بود (نصرت ماکوئی ص ۳ـ۴۸). فرزندزادگان مصطفی بیگ در سلطنت قاجاریه و بویژه در صدارت حاج میرزا آقاسی (متوفی ۱۲۶۵) که خود از اعضای طایفه بیات ایروان بود حکومت چندین ناحیه از ایران را در دست گرفتند ( رجوع کنید به همان ص ۱۶ـ ۱۸). شاه عباس دوم در اواخر سلطنت گروههایی از طوایف ترک بیات منطقه قره باغ را به همراه طوایف دیگر به گرجستان انتقال داد. اینان اغلب در اطراف قلعه‌های اسلام آباد و شاه آباد و نصرت آباد که خود بنا کرده بودند اسکان یافتند. خصومت مذهبی و ستیزه جویی ترکان مهاجر سرانجام سبب جنگ میان آنان و گرجیان شد که در پی آن جمع کثیری از مهاجران ترک به قتل رسیدند (وحید قزوینی ص ۲۸۸ـ۲۸۹).

گروهی دیگر از طوایف بیات در کردستان عراق عرب سکونت داشتند که شاه طهماسب دوم (حک : ۱۱۳۵ـ ۱۱۴۵) بسیاری از آنان را به حوالی تهران و ساوجبلاغ کرج تبعید کرد (حکیم ص ۷۵۷). در ۱۱۴۴ نیز نادرشاه که هنوز وکیل السلطنه شاه طهماسب دوم بود پس از اینکه کرکوک را به تصرف در آورد گروهی دیگر از این مردم را به خراسان تبعید کرد. اینان به روایتی به هرات رفتند و به روایت دیگر به طوایف بیات نیشابور پیوستند (استرآبادی ص ۱۹۳ مروی ج ۱ ص ۲۵۴). طوایف بیات منطقه کرکوک در اوایل قرن حاضر مشتمل بر هفت طایفه بودند که در بیست و چند روستا نزدیک جبل حمرین و قره تپه به سر می‌بردند (ادموندز ص ۳۰۳). نادرشاه همچنین در دوره سلطنت خود گروههایی از طوایف بیات و افشار و جوانشیر و شاهسون و بختیاری را به افغانستان تبعید کرد. اغلب اینان که در کابل اسکان یافتند با عنوان عمومی قزلباش نامیده می‌شدند. بزرگان این مردم تا سالهای سلطنت امیر عبدالرحمان خان عهده دار بعضی مناصب و مقامات مهم اداری و لشکری افغانستان بودند (فیض محمد ص ۱۴۳ـ۱۴۴). محله قزلباش کابل یادگاری از همین مردم است .

گروه دیگر از طوایف بیات ایران که قدمت و سابقه حضور آنان در ایران به قبل از قرن دهم می‌رسد طوایف بیات نیشابورند که به قره بیات شهرت داشتند. وجه تسمیه قره بیاتها و تاریخ دقیق ورود آنها به خراسان روشن نیست . تشابه عنوان این طوایف با قره بیاتهای شامی این گمان را تقویت می‌کند که اینان احتمالا شعبه‌ای از قره بیاتهای شام بوده اند که پیش از قرن دهم به خراسان مهاجرت کرده اند. اما دلیل روشنی برصحت این مدعا در دست نیست تنها احتمال قابل اعتنا اخبار مهاجرت اجباری قره تاتارهای آناطولی است که در آغاز قرن نهم به دستور تیمور لنگ به سوی خراسان و ترکستان حرکت کرده بودند. گروههایی از این مردم هنگام مهاجرت از صفوف مهاجران گریختند و در گوشه و کنار مسیر مهاجرت پنهان شدند. اگر چه درباره تاریخ ورود این طوایف به خراسان خبری در دست نیست اما از آنجا که اسکندر منشی این طوایف را در شمار طوایف جغتایی آورده است (ص ۷۹۴) می‌توان گمان کرد که اینان نیز همانند گرایلیها و جلایرها و جمشیدیها پس از حملات مغولان به خراسان آمده باشند. شهرت و اعتبار این طایفه از سالهای آخر قرن دهم و مقارن اوایل سلطنت شاه عباس آغاز شد و تا اوایل قرن سیزدهم ادامه یافت . در سال ۱۰۰۰ قره بیاتها که از دو سه سال قبل پیشرویهای ازبکان را متوقف کرده و مانع سقوط تعدادی از شهرهای خراسان شده بودند سرانجام تسلیم قوای عبدالمؤمن خان ازبک شدند و بسیاری از بزرگانشان از جمله محمود سلطان پسر باباالیاس به قتل رسیدند اما سال بعد صفویان نواحی اشغالی خراسان را از دست ازبکان خارج ساختند. شاه عباس در ازای خدمات قره بیاتها املاک بزرگان بیات نیشابور را از جمیع مالیاتها معاف کرد و محمد سلطان پسر دیگر بابا الیاس را به حکومت اسفراین گماشت . حکومت اولاد باباالیاس به نیشابور هم کشیده شد و تا پایان سلطنت شاه عباس اول ادامه یافت (همان ص ۳۳۳ ۳۳۷ـ۳۳۹ ۷۹۴). طوایف بیات نیشابور در سالهای قدرت نمایی و سلطنت نادرشاه افشار (۱۱۴۸ـ۱۱۶۰) در اغلب جنگهای او شرکت داشتند و حکومت موروثی خوانین بیات بر نیشابور که تا اواسط سلطنت فتحعلی شاه (۱۲۱۲ـ ۱۲۵۰) ادامه یافت در همین سالها شکل گرفت (مروی ج ۱ ص ۸۱ ۱۰۹ ج ۳ ص ۹۶۱ ۱۱۳۴). پس از قتل نادرشاه بعضی از رؤسای طوایف قره بیات نیشابور با استفاده از فرصت به دست آمده به قدرت نمایی پرداختند و به مقامات و مناصب عالی اداری و لشکری دست یافتند از جمله آنان صالح خان بیات بود که در ۱۱۶۰ از سوی عادلشاه افشار به حکومت فارس منصوب شده بود. وی تا ۱۱۶۸ که به دست شیخعلی خان زند کشته شد به همراه هاشم خان بیات سرکرده فوج بیات شیراز و حاکم فارس تا استقرار قطعی دولت کریم خان زند از جمله عوامل اصلی بحران و ناآرامی اوضاع و احوال فارس بود (مرعشی صفوی ص ۱۲۱ کلانتر ص ۴۸ فسائی ج ۱ ص ۵۸۳ ـ۵۹۶). در سلطنت کوتاه مدت سید محمد صفوی متولی آستان قدس رضوی طایفه قره بیات نیشابور متحد او بود و صالح خان بیات با حفظ سمت عهده دار قورچی باشیگری و حاجی سیف الدین خان بیات نایب او بود (مرعشی صفوی ص ۱۳۱). این طایفه در دفع حملات احمدخان ابدالی پادشاه افغانستان به نیشابور کوشید اما سرانجام در ۱۱۶۴ احمدخان بر نیشابور دست یافت و گروهی از طوایف بیات را به غزنه تبعید کرد (غبار ص ۳۶۳). بازماندگان این مردم دست کم تا سالهای پایانی سده سیزدهم در آن نواحی به سر می‌بردند (ریاضی ص ۶۷ ۱۳۹). حکومت منطقه نیشابور در طول سلطنت شاهرخ افشار و آقامحمدخان و فتحعلی شاه قاجار در اختیار اولاد حسن خان بیات سردار معروف نادرشاه بود. عباسقلی خان بیات مختاری پسر حسن خان و جعفرخان پسر عباسقلی خان و علیقلی خان پسرجعفرخان تا اوایل سلطنت فتحعلی شاه به ترتیب حاکم نیشابور بودند. پس از شکست شورش علیقلی خان بیات و استقرار قدرت فتحعلی شاه در خراسان حکومت نیشابور از دست این خاندان خارج شد و پس از آن نفوذ و قدرت طایفه بیات نیشابور رو به کاستی نهاد و بتدریج از صحنه سیاسی و نظامی خراسان حذف شد. طوایف بیات نیشابور در قرنهای دوازدهم سیزدهم و چهاردهم بتدریج در روستاهای بلوک سرولایت و خرو اسکان یافتند و به زراعت و دامداری مشغول شدند (گلستانه ص ۶۹ ـ۷۱ ۷۵ طرب نایینی ص ۱۰۷ـ ۱۰۸ حکیم ص ۷۵۷ـ ۷۵۸ اعتمادالسلطنه ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ ش ج ۳ ص ۹۱ بامداد ج ۱ ص ۲۳۳ـ۲۳۴ ج ۵ ص ۱۳۲ـ ۱۳۵ ییت ص ۳۴۳ـ۳۴۴). یکی از آخرین قدرت نماییهای بزرگان بیات نیشابور شورش امام وردی خان بیات و پسرانش بود. وی که در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه به حکومت نیشابور منصوب شده بود به حسن خان سالار بار پیوست و در جنگهای او با قوای دولتی شرکت جست . پس از پیروزیهای سلطان مراد میرزا حسام السلطنه بر قوای حسن خان سالار بار امام وردی خان از حسن خان جدا شد و شهر نیشابور را تسلیم حسام السلطنه کرد. وی در ۱۲۶۷ بر حاکم شهر یاغی شد و به اتفاق پسرانش در قلعه‌های حسین آباد و توزنده جان متحصن گردید اما شورش وی در هم شکست و قلاع حسین آباد و توزنده جان ویران شد (سپهر ج ۳ ص ۴۷ ۱۳۸).

تا همین اواخر چندین تیره و طایفه چادرنشین بیات در میان ایلات خمسه و قشقایی فارس و همچنین در میان ترکمنهای شمال ایران به سر می‌بردند (فیلد ص ۲۵۶ ۲۶۴ کیهان ج ۳ ص ۸۰ ۳۷۶ پیمان ص ۲۲۱ ۲۲۴ ۲۳۳ کتابچه نفوس استرآباد ص ۲۳۸). غیر از این مردم هزاران خاندان شهری و روستایی دیگر در زنجان و تهران و همدان و تویسر کان (قلعه آقابیک) بنام آقابیک بزرگ قبیله بیات که از باز ماندگا ن وبزر گا نشان بنام محمد جعفر و محمد صادق وحاجی آقا(قباد)که همگی دوستداراهل بیت (ع)حامی مستضعفان وستیز با ستمگران وعمران وآبادی منطقه ازجمله مبتکران صنعت رنگ رزی و احل علم دانش وامین مردمان منطقه وگره گشا درمرکز شهر ان زمان بنام (رودآوردرغرب حیقوی نبی وتعدادی دیگر در تهران وکرج و شیراز و زرند و کرمان و مشهد و نیشابور و زنجان و اراک و نهاوند وکنگاورو دیگر شهرهای ایران به سر می‌برند که با عنوان خانوادگی بیات شناخته می‌شوند.

نسوی: ابوالحسن علی بن احمد نسوی (حدود۴۶۳ ـ۳۹۳ ه.ق) ریاضیدان و منجم ایرانی که در هندسه تخصص داشت و در منطق و فلسفه و پزشکی نیز دست داشت. اصل وی از نسای خراسان بود و در سال ۳۹۳ه.ق درشهرری متولدشد وبخش مهمی از عمر خویش را در آن شهر گذرانید. بنا به قول ابن فندق، مدت عمر وی نزدیک به صد سال رسید و تا آخر عمر قوای او در حال اعتدال بود. تاریخ در گذشت او معلوم نیست و آنچه مسلم است این است که وی تا سال ۴۷۳ه.ق که سال تالیف کتاب بازنامه اوست ، زنده بود و در آن سال تقریبا هفتاد و نه ساله بود و از ده سال پیش از آن خانه نشینی اختیار کرده بوده است

ابن خلدون: ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حَضرَمی (۸۰۸-۷۳۲ ه‍ ق ، تونس) ، تاریخ‌نگار، جامعه‌شناس، مردم‌شناس و سیاست‌مدار مسلمان.وی را از پیشگامان تاریخ‌نگاری به شیوهٔ علمی و از پیشگامان علم جامعه‌شناسی می‌دانند که حدود ۴۰۰ سال پیش از اگوست کنت – مؤسس علمی به نام جامعه‌شناسی (به فرانسوی: La sociologie) در فرانسه – می‌زیست. ابن‌خلدون این علم جدید را عمران نام نهاد.

اقبال آشتیانی: عباس اقبال آشتیانی در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در آشتیان زاده شد. پس از آموختن دروس ابتدایی در سال ۱۳۲۸ قمری به تهران آمد و ابتدا در مدرسۀ شرکت گلستان و سپس در مدرسه دارالفنون تحصیل کرد . پس از فراغت از تحصیل در دارالفنون به معلمی در همان مدرسه انتخاب شد و معاونت کتابخانۀ عمومی معارف را نیز به عهده گرفت. پس از تأسیس دارالمعلمین عالی با توجه به درخشندگی خاصی که در دارالفنون از خود نشان داده بود، برای تدریس دعوت شد و سال‌ها تدریس ادبیات، تاریخ و جغرافیا در دارالمعلمین عالی و همچنین در مدارس نظام و علوم سیاسی بر عهدۀ او بود. اقبال سمت معلمی درمدرسۀ نظام را هم داشت و در سال ۱۳۰۴ ش با سمت منشی هیئت نظامی ایران به پاریس رفت، و در آنجا به مطالعه و تحقیق در کتابخانه‌ها و تکمیل دانش خود ادامه داد، و دورۀ لیسانس ادبیات را نیز در دانشگاه سوربن گذراند. اقبال در پاریس با محمد قزوینی مراوده یافت و از همکاری و راهنمایی او در تحقیق و تصحیح متون برخوردار شد.

معروف به شمس منشی. وی فرزند هندوشاه نخجوانی است که از عهد جوانی در خدمت سلاطین زمان راه جست و از آن جمله مدتی در خدمت سلطان ابوسعید بهادر و وزیر اوغیاث الدین محمد کار کرد و سپس در دستگاه سلطان اویس جلایر وارد شد و کتاب خود (دستورالکاتب فی تعیین المراتب) را به نام او تمام کرد.

استرآبادی: اَمین‌ِ اِستَرابادی‌، محمدامین‌ بن‌ محمد شریف‌ (د ۱۰۳۶ق‌/ ۱۶۲۷م‌)، از علمای‌ نامدار امامى‌ و بنیان‌گذار گرایش‌ اخباریه‌. از آغاز زندگى‌ او اطلاعى‌ در دست‌ نیست‌، ولى‌ مدتى‌ از دوره جوانى‌ خویش‌ را در شیراز سپری‌ کرده‌، نزد شاه‌ تقى‌الدین‌ محمد نسابه‌ مدت‌ ۴ سال‌ دانش‌ اندوخته‌، و از علوم‌ عقلى‌ بهره‌ گرفته‌ است‌ (امین‌ استرابادی‌، ۱۳۳)؛ وی‌ گویا سپس‌ به‌ نجف‌ رفته‌، و از سیدمحمدعاملى‌ که‌ از او به‌ عنوان‌ نخستین‌ استاد خود در حدیث‌ و رجال‌ نام‌ برده‌، به‌ فراگیری‌ علوم‌ نقلى‌ پرداخته‌ است‌. او در نجف‌ از محضر شیح‌ حسن‌ صاحب‌ معالم‌ نیز استفاده علمى‌ برده‌، و از او اجازه‌ای‌ نیز دریافت‌ داشته‌ است‌. امین‌ استرابادی‌ به‌ گفته على‌خان‌ مدنى‌ در ۱۰۳۶ق‌ درگذشت‌ (ص‌ ۲۹۱؛ قس‌: بحرانى‌، ۱۱۹، که‌ سال‌ ۱۰۳۳ق‌ را آورده‌ است‌) و پیکرش‌ را در کنار مقابر عبدالمطلب‌ و ابوطالب‌ به‌ خاک‌ سپردند.

حسن بیگ روملو (تولد ۹۳۷ ق./۹۰۹ خ. در قم – وفات احتمالاً ۹۸۵ ق./۹۵۶ خ. در قزوین؟) تاریخ‌نگار و سپاهی ایرانی عهد شاه تهماسب یکم صفوی است که کتاب ارزشمند احسن‌التواریخ را نگارش کرده است.

وی که خود را حسن روملو یا حسن نبیرهٔ امیر سلطان روملو معرفی کرده است از خاندان روملو بود که به تصریه خودش در سال ۹۳۷ ق./۹۰۹ خ. در قم به دنیا آمده است.

حسن روملو در دوران کودکی به تحصیل پرداخت و از جوانی وارد سپاه صفوی شد و در جنگها دلاوری بسیاری نشان داد و خود او در چندین جا به جنگهایی که با کردها یا گرجیان کرده، اشاره می‌کند. مثلاً در سال ۹۵۳ قمری/۹۲۵ خورشیدی که شاه تهماسب به گرجستان یورش برد، حسن روملو جزو سپاهیان بوده است و چنین می‌نویسد: «راقم حروف حسن نبیرهٔ امیر سلطان روملو، با جمعی از قورچیان روملو و چپنی با فوجی از گبران بی‌ایمان [یعنی گرجی‌های مسیحی] دچار گشته، این کمینه به اتفاق شاه‌قلی نام -قورچی چپنی- حمله کردیم ایشان را متفرق ساخته و جمعی را مجروح و بی‌روح کرده، اسیر چند گرفته معاودت نمودیم.»

امیر فخرالدین محمود بن امیر یمین‌الدّین طغرایی مستوفی بیهقی فریومدی، مشهور و متخلص به «ابن یمین» یکی از شاعران ایران در قرن هشتم هجری‌است. پدرش ترک‌نژاد بود و به روزگار سلطان محمد خدابنده در روستای فریومد ملکی خرید و در آن‌جا ساکن گشت.

قاضی احمد بن شرف‌الدین حسین حسینی منشی قمی مشهور به احمد منشی قمی (حدود ۹۸۵-۹۲۵ هجری خورشیدی) از تاریخ‌نگاران و نویسندگان سده دهم خورشیدی (همعصر با شاه تهماسب یکم تا شاه عباس یکم صفوی) است. مشهورترین اثر وی کتاب خلاصه التواریخ دربارهٔ تاریخ دورهٔ صفویه از روزگار شیخ صفی الدین اردبیلی (نیمهٔ اول سده ۸ هجری قمری) تا نخستین سال‌های پادشاهی شاه عباس یکم (اواخر سده ۱۰ ق.) است

محمد حسن خان صنیع الدوله (تولد ۲۱ شعبان ۱۲۵۹ هجری قمری مراغه برابر با ۲۶ شهریور ۱۲۲۲ خورشیدی، مرگ ۱۸ شوال ۱۳۱۳ هجری قمری تهران برابر با ۱۴ فروردین ۱۲۷۵ خورشیدی)(ملقب به اعتمادالسلطنه)، از سیاست‌مداران و رجال خوشنام دوره قاجار و عهد ناصرالدین شاه بود.[۱

26 Replies to “تاریخچه بیات و بیاتی ها در ایران”

  1. با سلام خدمت استاد عزیز :
    بسیار سپاسگزارم از مطالب آموزنده جنابعای بنده از بیاتهای لرستان الیگودرز هستم با این مطالب زیبای شما کلی به خود میبالم امید است که همچنان از نگارش شما بهره مند شویم
    با تشکروسپاس فراوان.

  2. سلام دوست عزیز
    من بیاتی هستم از فارس ولی آخر نفهمیدم ما قشقایی هستیم یا نه؟
    اگه میشه توضیح بدید
    ممنون

  3. با سلام به شما آقای کریم بیاتی بنده هم از بیات های استان فارس هستم باید خدمت شما عرض کنم که
    بعد از فروپاشی طایفه بیات تیره های مختلف طایفه بیات در نقاط مختلف پراکنده شدند تعدادی از تیره های بیات هم
    در زمان های مختلف به منطقه جنوب ایران کوچ کردند که استان فارس امروزی را هم شامل میشود و بعدا به
    اتحادیه ایلیاتی قشقایی پیوستند در زمان کریم خان زند به دستور او برای سر و سامان دادن به عشایر ترک منطقه جنوب ایران اتحادیه جدید ایلیاتی قشقایی تشکیل گردید که بیات های منطقه جنوب هم جزو این اتحادیه ایلیاتی شدند
    دقیقا مانند اتحادیه ایلیاتی شاهسون که به دستور شاه عباس تشکیل گردید مرحوم محمد ناصر خان قشقایی آخرین
    ایلخان قشقایی در آخرین مصاحبه خویش به چگونگی تشکیل اتحادیه ایلیاتی قشقایی در زمان کریم خان زند اشاره کرده اند
    من برای هم طایفه ای ها و هم تباران بیاتم در هر کجای دنیا و ایران که هستند آرزوی سلامتی دارم

  4. با سلام.بنده از ترکان شهرستان لنجان واقع در استان اصفهان میباشم.میخواستم بدونم شما اطلاع دارین ما از کدام طایفه ترک ها هستیم.اگر منبعی میشناسین که بتونه منا راهنمایی کنه بهم معرفی کنید ممنون میشم.

    1. سلام آقا حجت من اطلاع دارم چند خانوار از ترکان بیات
      که از طایفه مستعلی بیگ بیات بودند
      در سال ۱۲۰۴ هجری قمری (یعنی دوره آقا محمد خان قاجار)
      از منطقه کهرویه و سمیرم در اطراف اصفهان
      به سمت لنجان رفتند یکی از آنها به اسم علی اکبرخان بیات بود
      که در روستای لایبید در بخش باغ بهادران لنجان ساکن شد
      که نوادگانش اکنون در این روستا زندگی می کنند
      تعدا دیگری از بیات ها هم که همراه با علی اکبرخان بیات بودند
      گویا در دیگر نقاط لنجان ساکن گردیدند

  5. با سلام و عرض احترام !
    بنده از بیات های مقیم افغانستان هستم سلسله نژاد مان به بیات های ایران میرسد . از معلومات تان یک جهان ممنون
    وسیم بیات ۳۱/۲/۱۳۹۷

  6. با سلام خدمت شما مدیر محترم وبسایت و هم ایلی های بیات بحمدالله کانال تلگرام
    ایل بیات ساخته شده است تا انشاالله همه بیات ها بیشتر با هم آشنا شوند
    لطفا آدرس این کانال را چاپ کنید تا اطلاع رسانی شود

  7. سلام و عرض تشکر
    سوالی داشتم در تهران محله ای هست بنام شام بیاتی در منطقه عودلاجان نزدیک خیابان مولوی آیا این محله از نام بیاتی ها گرفته شده یا طایفه دیگری میباشند
    ممنون و سپاس

  8. محمد بیات
    با سلام به شما آقای محمد رسول بیاتی بله باید خدمت شما عرض نمایم
    که ساکنین کوچه شام بیاتی که در زمان آقا محمد خان قاجار احداث شده
    تیره ای از بیات ها هستند که به شام بیاتی معروفند
    شام بیاتی تیره ای قدرتمند از ایل بیات بوده است
    بعد از ورود طایفه بیات به همراه دیگر طوایف ترک اوغوز
    به غرب رودخانه جیحون و فلات قاره ایران در زمان سلجوقیان
    ایل بیات بنا به عواملی دچار فروپاشی گردید بخشی از بیات ها
    به منطقه شام(دمشق) رفتند که به شام بیاتی مشهور هستند
    بخشی از آنها در لبنان(شهر طرابلس) و بعضی در سوریه باقی مانده اند
    که هنوز فرزندان آنها در این کشورها زندگی می کنند
    (لازم به ذکر است به ترکها در کشور های عراق ، لبنان و سوریه
    ترکمان یا ترکمن می گویند) گروهی از بیات های شام به سمت آناطولی
    برگشتند که بخشی از آنها امروزه در استان غازی عینتاب ترکیه زندگی می کنند
    اما بخشی از آنها نیز دوباره وارد سرزمین ایران شدند
    شام بیاتی ها بعدا از متحدین ایل قاجار گشتند بطوری که بعضی از
    بزرگان این تیره در منابع تاریخی تحت نام ” قاجار شام بیاتی ” اسم برده شده اند
    با تاسیس سلسله قاجار در تهران بخشی از تیره شام بیاتی در
    شهر تهران ساکن شدند
    هم اکنون تیره شام بیاتی در استان های گلستان و گیلان و مازندران
    زندگی می کنند
    همچنین بخشی از آنها در شهر تهران در محله عودلاجان در کوچه شام بیاتی
    ساکن شدند
    تعدادی هم در روستای بدشت در اطراف شاهرود در استان سمنان زندگی می کنند
    پیر قلی خان شام بیاتی در دوران آقا محمد خان قاجار مسجد و آب انباری نزدیک به
    کوچه شام بیاتی در محله عودلاجان تهران احداث نمود در زمان کشیدن
    خیابان سیروس ، مسجد و آب انبار در مسیر قرار گرفتند
    (تاریخ تهران/حجت بلاغی/جلد ۲)
    همچنین مسجد شیخ عبد النبی نوری در نزدیکی محله عودلاجان تهران قرار دارد
    که در سال ۱۳۰۳ هجری قمری به همت محمد رحیم خان شام بیاتی و
    حبیب الله خان شام بیاتی احداث گردید که در سال ۱۳۰۶ هجری قمری به
    پایان رسید

  9. سلام من از بیات های تویسرکان هستم زبان خیلی از مردم شهر بخاطر حمله و قلدری اتابکان لر تغییر کرده و مثل فارسی و لری شده ولی همه از اصالت تورکی خود با خبرند و از باقی بیات های شمال شهر که هنوز به تورکی صحبت میکنند تورکی را می آموزند.
    سپاس فراوان

  10. سلام بر هم تباران گرامی
    ما از بیاتهای شهریار دقیق تر جنوب غربی شهریار از پارچه آبادیهای معروف به قطعه چهار،بیدگنه ،قپچاق و اسفند آباد هستیم پدر بزگ بنده و برادرانشون(حاج پاشا خان بیات) خانهای این مناطق بودن به گونه ای که یک پهنه بزرگ چند هزار هکتاری تحت سیطره شون بوده و این سیطره از طرف حکومت وقت بهشون اعطا شده بوده اما متاسفانه نسل ما الان دقیقا نمیدونیم که نحوه مهاجرت پدرانمون به چه صورت و از کجا و به فرمان چه کسی بوده خیلی خوشحال میشم که کمک کنید .

    1. سلام بر آقای افشین بیات عموزاده گرامی
      بیات های منطقه ساوج بولاغ کرج ، استان البرز و اطراف تهران از جمله
      بیات های منطقه شهریار که شما از آن ها هستید
      از ترک های بیات های ساکن در شمال عراق امروزی بودند
      که برای سلسله عثمانی می جنگیدند
      وقتی نادرشاه افشار به جنگ با عثمانی ها میرود در جنگی که به جنگ کرکوک
      مشهور است بر ارتش عثمانی پیروز می گردد و تعداد چند هزار نفر از ترک های بیات
      را از کشور عراق به داخل ایران منتقل می کند تا
      از نیروی ارتش عثمانی که بیات ها نقش مهمی در ارتش عثمانی
      داشتند در آینده بکاهد هنوز هم در شمال کشور عراق تعداد زیادی از ترک های بیات
      زندگی می کنند لازم به ذکر است در کشور عراق به ترک ها ، ترکمان می گویند
      در منابع تاریخی آمده است :
      ” در ۱۱۴۴ سال هجری قمری نیز نادرشاه افشار که هنوز وکیل السلطنه شاه طهماسب دوم صفوی بود
      پس از اینکه کرکوک(در شمال عراق) را به تصرف در آورد گروهی از بیات ها را تبعید کرد
      گروهی از طوایف بیات در شمال عراق سکونت داشتند (حک : ۱۱۳۵ـ ۱۱۴۵)
      که بسیاری از آنان را به حوالی تهران و ساوجبلاغ کرج تبعید کرد (حکیم ص ۷۵۷) ”
      همچنین آمده است که :
      ” در سال ۱۸۲۰ میلادی جیمز ریج در سفرنامه خود که از
      مناطق بیات نشین در عراق دیدن کرده بود نوشته است :
      سرزمین ترکان بیات در عراق که از شهر کفری شروع شده و حتی به جمن میرسد
      بسیار وسیع و حاصلخیز است که موطن اصلی بیات ها می باشد
      وقتی به آنجا رسیدم حسن قره قوش رییس قبیله ترک بیات در عراق
      به استقبال ما آمد و ما را برای صرف غذا دعوت کرد…
      رییس قبیله ترک بیات تاریخ دقیقی از آمدن اجدادشان به این سرزمین را
      نمی دانست فقط گفت که این زمین ها را سلطان عثمانی به ما عطا کرده
      و ما هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنیم و این زمینها ملک ما هستند
      در مقابل به دولت عثمانی برای حمایت از شهر بغداد و اطراف آن
      کمک نظامی می کنیم همچنین رییس ترکان بیات تاکید کرد که
      نادرشاه افشار اکثر سربازان بیات را از اینجا منتقل کرده
      و حالا حدود ده هزار نفر سواره نظام باقی مانده اند ”
      پس شما از ترک های بیات هستید که از شمال کشور عراق در
      زمان نادرشاه افشار به منطقه شهریار منتقل شده و ساکن گردیدید

  11. سلام به همه بیاتی ها اول اینکه این اطلاعات برام خیلی حالب بود ، دوم اینکه خانواده من از بیاتی های تویسرکان هستند ، سوم اینکه پدر بزرگ من میگه که بزگاش میگفتن ، ریشه بعضی بیاتی ها به حر بن ریاحی میرسه ، یعنی همون حر معروف که تو کربلا بوده

    حالا باز اگه کسی چیزی بیشتر هم میدونه بگه

    1. سلام آقای میثم بیاتی عمو زاده گرامی
      ریشه بیاتی ها(بایات ها) به جناب حر بن یزید نمیرسه
      ما از نسل بایات خان فرزند اوغوزخان هستیم و از طوایف ترک میباشیم
      در دیوان لغات الترک محمود کاشغری
      شجره نامه بایات خان فرزند اوغوز خان موجود است

      1. اگر بخواهم دقیقتر در مورد شجره نامه بیات ها بگویم
        جد اعلای ترک های بیات(بایات) به شخصی به اسم بیات(بایات) میرسه
        که بیات فرزند گون خان و نوه اوغوز خان است
        بر طبق دیوان لغات الترک محمود کاشغری که در آن شجره نامه بیات ها آمده است
        اوغوزخان شش پسر و بیست و چهار نوه داشته است
        که از هرکدام از نوه هایش یک قوم بزرگ ترک ایجاد شده است
        به همین لحاظ به بیست و چهار قومی که از نوه های اوغوزخان پدید آمده اند
        و بیات(بایات) ها یکی از این بیست چهار قوم ترک هستند
        اقوام ترک اوغوز می گویند

  12. سلام و عرض احترام (( قدرت الله بیات، فرزند عزیز الله بیات (از نوادگان یا بهتر بگم نتیجه ی پاشاخان بیات هستم)میخواستم بدونم کسی از پاشاخان بیات اطلاعاتی داره یانه ؟ ( کی متولد شده؟ کی و کجا دفن شده ؟ ) پاشا خان بیات فرزند حاج علی خان بیات و حاجعلی فرند حاج آقا خان بیات از ساکنان اراک . اگه کسی اطلاعاتی داره خوشحال میشم مارا راهنمایی کنه . ۰۹۳۹۵۹۰۳۲۰۲

  13. سلام ممنون از مطالب شما ولی این اشتباه است که این خاندان بزرگ را مغول یا ترک دانست من خودم از بیات های خراسان هستم و شجره به حسن خان بیات که سردار نامدار قزلباش بود برمیگرد و ما به مغول یا ترک ربطی نداریم ولی به جهل خود را ترک مینامیم بیات ها قاجار ها افشار ها اذری هستند.در حملات مغول و ترک یعنی سلجوقیان خبری از این قوم نبوده و نیست و تنها در دوران شاه اسماعیل درخشیدند که دودمانی ایرانی و اذری بوده همچنین مردم شناسان امروزه اصالت قاجاریان را برای این کفقازی یا اذری مینامند چون به دودمان بیات و افشار نزدیک بوده اند پس لطفا قبل از این که خود را تورک بنامید از در مورد این تحقیق کنید.خوانواده ی ما دارای دماغی عقابی رنگ سفید و گندمی و چشمانی غیر بادامی هست که ویژگی ظاهری اذریان باستان هست.

  14. با سلام بر شما بیات خراسانی
    در مورد نظر شما در مورد گذشته بیات ها که گفتید
    باید عرض کنم شما کاملا اشتباه بیان کردید
    اولا ما قومی به اسم آذری نداریم در منابع تاریخی کهن هم قومی به اسم آذری ثبت نشده
    آذری صرفا به افرادی گفته می شود که در منطقه آذربایجان زندگی میکنند
    مانند افرادی که در منطقه خراسان زندگی می کنند و به آنها خراسانی می گویند
    در دوره پهلوی که سلسله ای آریاگرا بود قومیتی به اسم آذری را تعریف کردند
    که با آن ترکان ساکن در ایران را آریایی جلوه دهند و هدف انکار اقوام ترک در ایران بود
    بیات ها ، افشارها و قاجارها ترک هستند و از نظر ساختار ژنتیک کاملا با دیگر اقوام غیر ترک
    متفاوت هستند این مطلبی که در سایت است بر طبق منابع کهن تاریخی نوشته شده
    در ضمن در مورد آنچه از ظاهر خودتون گفتید باید بگم وقتی قومی به اسم آذری وجود ندارد
    چهره ای که وصف کردید را هم نمی توان به آذریها نسبت داد
    چون این مدل چهره در آسیای میانه و غرب آسیا از جمله میان عرب ها زیاد وجود دارد
    آنچه از منابع تاریخی مسلم است بیات ها ، افشارها و قاجارها ترک هستند
    در منابع تاریخی کهن مانند دیوان لغات الترک محمود کاشغری ، سلجوقنامه ،
    و همچنین در کتاب تاریخ غزها نوشته فاروق سومر بر ترک بودن آنها تایید شده است
    همچنین دانشنامه جهان اسلام این سه قوم را ترک معرفی می کند با سند و مدرک !
    در مورد چهره ترکهای بیات و به عبارتی ترکان اوغوز انسناشناسان روسی با تحقیقاتی
    که روی قبور تاریخی اجداد ترکان اوغوز انجام دادند ثابت کردند که ترکیبی از نژاد ترک
    و اروپایی(روس) در ساختار دی انی ای آنهاوجود دارد برای همین دارای
    چهره سفید و چشم درشت هستند و مقاله ای در این مورد نوشته شده است
    دده قورقود حماسه سرای ترکان اوغوز که از بیات ها است قبرش در آسیای میانه هست
    نه در آذربایجان ! ؛ همینطور ترکان بیاتی که در عراق و سوریه زندگی می کنند ترکی صحبت می کنند
    نه زبان عجیبی به اسم آذری !
    در مورد این که گفتید بیات ها با سلجوقیها وارد ایران نشدند باید بگم در اشتباهید
    ترکان بیات موفق شدند در اواخر دوره سلجوقی حکومتی کوچک در منطقه ایلام تشکیل دهند
    که به ولایت بیات معروف شد و آقای علی قاسمی مقاله ای در مورد حکومت ترکان بیات
    در ولایت بیات نوشته اند و ثابت میکنه ترکان بیات در زمان سلجوقیان وارد ایران شدند !

  15. باسلام ممنون از اطلاع رسانی خوبتون در جهت ریشه یابی خاندان بیات
    من تا الان فک میکردم که نژاد ما لر باشند ولی امروز متوجه شدم ترک هستم ممنون
    بنده در شهرستان خمین زندگی میکنم و روستاهای برفیان ..چهارچشمه که تقریبا بین خمین و ازنا هستن اکثرا بیات هستن
    البته زبانشون ترکی هست
    در شهرستان تفرش هم که جز استان مرکزی هست هم خاندان بزرگ بیاتی هستند که ادعا میفرمایند از شیراز کوچ کرده اند

  16. سلام برشما خانم شیدا بیاتی
    بیاتی در واقع همان بیات هست بعضی از بیات ها در هنگامه گرفتن شناسنامه
    حرف ی را به کلمه بیات اضافه کردند
    و فرقی بین بیات و بیاتی نیست و یکی هستند

  17. باسلام
    شاهوردی بنیانگذارخاندان رشیدی درسمیرم اصفهان،از چلمغان مشهدبه این منطقه که قبلا جزء استان فارس بوده درزمان صفویه تبعید یاکوچ داده شده که درناریخ شفاهی چوله ای وبیات میدانند،نظر شما دراین مورد چیست سپاسگذارم اطلاعاتی دراختیار اینجانب قراربدید
    رشیدی

  18. سلام خدمت همه ی بیاتی ها و بیات ها بنده بهمن بیاتی هستم که پدر بزرگ من گفته در خشکرود گلپایگان هستیم چطور میتونم شجره مو پیدا کنم لطفاً راهنمایی کنید
    شماره تماس میدم اطلاع بدید
    ۰۹۳۳xxxxx

    1. سلام
      برشما بیاتی عزیز من هم متولد روستای خشگرود هستم خشگرود از روستاهای شهرستان خوانسار است و در حال حاضر نیز بسیاری از بیاتی ها در آن ساکن هستند شاید اگه نام جد خود را بگید من بتونم کمکتون کنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.